سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمان هنوز آبیست...
 
قالب وبلاگ
دریافت همین آهنگ

 


چه جوری تو خارج از کشور بفهمیم یه نفر ایرونیه

یه جورایی (طنز)



1-فرض کنید دارید با خیال راحت و از سر خوشی توی خیابون های برلین قدم میزنید. سر راهتون به یه تقاطع می رسید و صبر می کنید تا چراغ برای شما سبز بشه. موقعی که چراغ سبز میشه و دارید از تقاطع رد میشید یه ماشین با سرعت میاد و در حالیکه چراغ برای اون قرمزه و نزدیکه که با شما تصادف کنه تقاطع رو رد میکنه....اینجاست که می تونید با خیال راحت به راننده خلافکار با زبان شیرین فارسی فحش بدید! چون مطمئن باشید اون یه ایرنیه و زبون شما رو میفهمه!
2-رفتید فرودگاه و سوار هواپیما شدید و میخواید برید لندن. وقتی هواپیما در فرودگاه لندن نشست یه سری به مفازه فروش مجله های س-ک-س-ی(همون غیر اخلاقی) داخل فرودگاه بزنید. چی میبینید؟
عکس های مستهجن؟ فیلم های بد بد؟ خانم های چیز؟!؟!
نه از این چیزا نمی بینید...یعنی ممکنه از این چیزا ببینید ولی اون چیزی که توجهتون رو جلب میکنه اینه که: مسافرای ایرونی که تا 2 دقیقه پیش توی هواپیمای شما داشتن از شدت کلاس گذاشتن خفه می شدن مثل آفت زده ها ! افتادن روی مجله ها و دارن به صورتی کاملاً حریص عکس های اون رو دید میزنن!

3
- رفتید یکی از شهر های ترکیه(منظور همون آنتالیاست!!) میرید تا در کنار سواحل دریا یه  قدمی بزنید! یهو میبینید یه خانمی با مانتو شالاپ(منظور از شالاپ صدای برخورد توده ی عظیم چربی با آب در یا ست) می پره تو آب! بعد که نگاه می کنید می بینید یه آقاهه هم اونجا کنار دریا ایستاده هی داره ملت رو دید میزنه! یه دفعه چشمش میفته به شما ... در این لحظه که شما دارید به اون خانومه نگاه میکنید اگر اون آقاهه بیاد جولو و به شما به زبان ایرونی بگه ""هی مرتیکه مگه خودت ناموس نداری؟ چرا به زن من نگاه می کنی؟!؟!"" اصلاً تعجب نکنید!*
*خدایش ما ایرانی ها خیلی باحالیم. کلی زن خوشگل و سرخ و سفید و ....! کنار دریاست ولی ما بازم فکر می کنیم همه دارن زنمون رو دید میزنن!

4- دارید یه مسافرت رویایی رو در یکی از شهر های هلند می گذرونید(فرض می کنیم آمستردام).واسه شام میرید به بهترین رستوران! شامتون رو با لذت تمام میل میکنید. نگاهتون میفته به میز بغلیتون میبینید یه خانم و آقای کلی شیک و با کلاس تازه اومدن و می خوان غذا سفارش بدن.وقتی غذاشون رو سفارش دادن میبینید که آقاهه لب به غذا نمی زنه! یه کم میگذره و می بینید آقاهه به گارسون میگه بیاد.وقتی اون آقاهه داره با پیشخدمت رستوران صحبت میکنه اگه گوشتون رو تیز کنید این جملات رو میشنوید:ببخشید میشه دو تا تیکه نون هم بیارین غذامونو باش بخوریم؟
5-دارید تو دبی واسه خودتون قدم می زنید و از زیبایی های خداوندی لذت می برید. میرسید به یه پاساژ.میرید داخل.دارید (فرض می کنیم شما با این خصلت ایرونی ها که هر جایی میرن اول یه سری به مراکز خریدش میزنن آشنا هستید!) با خودتون صحبت می کنید:" عجب جای شیکی . ببین چه پاساژی درست کردن عینهو قصر! وایسا ببینم یه جای کار می لنگه !پس این پاساژ به این شیکی و تمیزی و این همه مغازه چرا مشتری ایرانی نداره؟!  در حالی که از تعجب چشماتون گرد شده از در پشتی پاساژ خارج میشید . میرید توی خیابونی که پر از فروشنده دوره گرده و بساطشون رو کنار خیابون پهن کردن.اوه عجب جمعیتی دورشو گرفته.با خودتون فکر میکنید : مگه چی میفروشه که اینقدر اطرافش شلوغه؟!؟! کنجکاو میشید و میرید جولوتر و یه دفعه یه صدای زنونه میشنوید که میگه: اصغر ازش بپرس این جوراب شلواری ها رو چند میده!!!!!!!!
 

 


[ یکشنبه 87/3/12 ] [ 4:1 عصر ] [ فرزانه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.


امکانات وب


بازدید امروز: 6
بازدید دیروز: 38
کل بازدیدها: 229326