• وبلاگ : آسمان هنوز آبيست...
  • يادداشت : خيانت!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    دلام خوفي اميد وارم که ايمام به کام باشه

    هنر من و بزرگترين هنر من: فن زيستن در خويش. همين بود که مرا تا حال زنده داشت. همين بود که مرا از اينهمه ديگرها و ديگران بيهوده مصون مي داشت.

    هر گاه با ديگران بودم خود را تنها مي ديدم. تنها با خودم، تنها نبودم اما، اما اکنون نمي دانم اين "خودم" کيست؟ کدام است؟

    هر گاه تنها مي شوم گروهي خود را در من مي آويزند که منم و من با وحشت و پريشاني و بيگانگي در چهره هر يک خيره مي شوم و خود را نمي شناسم! نمي دانم کدامم؟

    مي بيني که چه پريشاني ها در بکاربردن اين اين ضمير اول شخص دارم، متکلم! نمي دانم بگويم از اينها من کدامم يا از اينها من کدام است؟ پس آنکه ترديد مي کند و در ميان اين "من" ها سراسيمه مي گردد و مي جويد کيست؟ من همان نيستم؟ اگر آري پس آنکه اين من را نيز هم اکنون نشانم مي دهد کيست؟

    اوه که خسته شدم! بايد رها کنم. رها ميکنم اما چگونه مي توانم تحمل کنم؟