سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمان هنوز آبیست...
 
قالب وبلاگ
دریافت همین آهنگ

باز هم عشق

زنی از خانه بیرون آمد و سه فرشته ی سپید پوش را بیرون در دید!

به آنها گفت: من شما را نمی شناسم ولی گمان کنم گرسنه باشید. بفرمایید داخل تا از شما پذیرایی کنم.

ولی آنها قبول نکردند!

زن داخل خانه رفت و وقتی جریان را برای شوهرش تعریف کرد ، به او گفت برو و دوباره آنها را به داخل دعوت کن!

زن بیرون رفت و همان کرد. آنها گفتند: ما با هم داخل خانه نمی شویم.

زن با تعجب پرسید: چرا؟

یکی از فرشته ها جواب داد: نام او "ثروت" است، نام آن دیگری "موفقیت" و نام من "عشق" است!

حالا انتخاب کنید که کدامیک از ما وارد خانه ی شما شویم.

زن نزد شوهرش بازگشت و ماجرا را تعریف کرد.

مرد گفت: چه خوب! ثروت را دعوت می کنیم تا خانه پر از ثروت و مال شود!

همسرش مخالفت کرد و گفت: چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟؟

دختر که در کنار آنها نشسته بود پیشنهاد کرد: بگذارید عشق را دعوت کنیم!

مرد و زن هر دو موافقت کردند.

دختر بیرون رفت و گفت: کدامیک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.

عشق برخاست ، ثروت و موفقیت هم به دنبال او راه افتادند.

دختر با تعجب پرسید: شما دیگر کجا؟؟

دو فرشته ی دیگر با هم گفتند: اگر شما یکی از ما را انتخاب می کردید بقیه نمی آمدند ولی هر جا که عشق باشد    ثروت و موفقیت هم هست.


[ چهارشنبه 87/2/11 ] [ 2:13 عصر ] [ فرزانه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.


امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 229018