سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آسمان هنوز آبیست...
 
قالب وبلاگ
دریافت همین آهنگ

وصیت نامه ی کورش کبیر 

 

فرزندان من، دوستان من. اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته ام. من آن را با نشانه ی آشکار دریافتم.

وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایان باشد، زیرا من به هنگام کودکی،جوانی و پیری بخت یار بوده ام.

همیشه نیروی من افزون گشته است، چنان که امروز من احساس نمی کنم که از هنگام جوانی ناتوان ترام.

من دوستان را به خاطر نیکویی های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمانبردار خویش دیده ام.

زادگاه من بخش کوچکی از جهان بود، من اکنون آن را سربلند و بلند پایه باز می گذارم و چون از شکست در هراس بودم خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم ، حتی در پیروزی های بزرگ ، پا از اعتدال بیرون ننهادم.

در این هنگام که به سرای دیگر میگذارم، شما و میهنم را خوشبخت می بینم و از این رو می خواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب. در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد وچون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود.

پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود، اما اگر چنین نبود آنگاه از خدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست.

باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما دو فرزندانم را یکسان دوست دارم ولی فرزند بزرگم که آزموده تر است کشور را سامان خواهد داد.

فرزندانم! من شما را ازکودکی چنان پروده ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید جوانترها از شما آزرم بدارند. تو،کمبوجیه،مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت.دوستان یکرنگ برای پادشاه عصای مطمئن تری هستند.

همواره حامی کیش یزدان پرستی باش اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته به خاطر داشته باش هر کسی باید آزاد باشد تا از هر آئینی که میل دارد پیروی کند.

هرکسی باید برای خویشتن دوستان یکرنگ فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری بدست نتوان آورد.

از کژی و ناروایی بترسید. اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت،ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل خواهید شد

من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم . نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از تمام شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود.

پیکر بی جان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید وهرچه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه خوب است انسان به خاک که این همه زیبایی می پرورد آمیخته شود...

اگر از میان شما کسی میخواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم از شما خواستارم پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم.

پس از مرگ بدنم را مومیایی نکنید و در زیور آلات نپوشانید. زودتر آن را درآغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد.

از همه پارسیان و هم پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد ، شادباش گویند.

به واپسین پند من گوش فرا دهید، اگر می خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود نیکی کنید.



برگرفته از کتاب: ترجمه ی کتیبه های هخامنشی

تدوین و گردآوری:محسن ضیایی

 


[ سه شنبه 88/3/5 ] [ 12:44 عصر ] [ فرزانه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.


امکانات وب


بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 229185